|
|
|
|
|
سه شنبه 8 ارديبهشت 1394 ساعت 19:11 |
بازدید : 10128 |
نوشته شده به دست hossein.zendehbodi |
( نظرات )
چو از دفتر اين داستانها بسى
همى خواند خواننده بر هر كسى
جهان دل نهاده بدين داستان
همان بخردان نيز و هم راستان
جوانى بيامد گشاده زبان
سخن گفتن خوب و طبع روان
بشعر آرم اين نامه را گفت من
ازو شادمان شد دل انجمن
جوانيش را خوى بد يار بود
ابا بد هميشه به پيكار بود
برو تاختن كرد ناگاه مرگ
نهادش بسر بر يكى تيره ترگ
بدان خوى بد جان شيرين بداد
نبد از جوانيش يك روز شاد
يكايك ازو بخت برگشته شد
بدست يكى بنده بر كشته شد
برفت او و اين نامه ناگفته ماند
چنان بخت بيدار او خفته ماند
الهى عفو كن گناه و را
بيفزاى در حشر جاه و را
:: موضوعات مرتبط:
شاهنامه فردوسی ,
,
:: برچسبها:
فردوسی ,
اشعار فردوسی ,
شعر ,
اشعار شاهنامه ,
شاهنامه ,
اشعار شاهنامه فردوسی ,
شاهنامه صوتی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
|
|